بهرام پیشگیر



 

 شاخص

سرمایه گذران با شنیدن اخبار بازدهی بیش از ۸۰ درصدی بورس راه این بازار را در پیش گرفته‌اند.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از ایرنا، سیستم نوبت دهی یکی از کارگزاری‌های بزرگ بورس، شماره ۷۸۹ را برای پذیرش سهامداران جدید اعلام می‌کند. ساعت اندکی از ظهر گذشته و هنوز سالن کارگزاری مملو از متقاضی است. کسانی که قرار است به جمع ۱۱ میلیون صاحبان کد سهامداری بپیوندند یا پس از سال‌ها، می‌خواهند سرمایه‌گذاری در بورس را دوباره آغاز کنند.
شماره‌ای که از بلندگوی سیستم نوبت دهی اعلام می‌شود، خود گویای افزایش قابل توجه مردم برای ورود به بورس است. عده‌ای دور میز مشاور حلقه زده‌اند تا مراحل ثبت‌نام را سؤال کنند. برخی هم در لابه‌لای سؤالات خود به‌دنبال بهترین سهم یا صندوق برای سرمایه‌گذاری هستند. تعداد زیادی هم پس از مشاوره درحال پرکردن فرم‌های پذیرش هستند.
درسایر کارگزاری‌ها هم افزایش مراجعه برای سرمایه‌گذاری در بورس وجود دارد. در یک کارگزاری دیگرهم تعداد افرادی که درحال پر کردن فرم‌های پذیرش هستند، زیاد است و به‌گفته یکی از مسئولان پذیرش این کارگزاری، از ابتدای سال تاکنون روزبه‌روز بر تعداد متقاضیان افزوده شده است.


یکی از مشاوران این کارگزاری، گفت:«نسبت به سال گذشته مراجعه برای سرمایه‌گذاری در بورس چند برابر شده است». وی می‌افزاید: روزانه بیش از هزار نفر را پذیرش می‌کنیم که بیشتر آنها برای اولین بار وارد بورس می‌شوند». به گفته این مشاور، با توجه به اینکه اکثر مراجعه‌کنندگان تازه واردند، به آنها سرمایه‌گذاری از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری را پیشنهاد می‌کنیم. استقبال از سرمایه‌گذاری در بورس تنها مختص تهران نیست. گزارش‌ها نشان می‌دهد که در شهرستان‌ها هم تعداد متقاضیان برای خرید سهام افزایش یافته است.


 

این سوال ، سوال تمام افرادی است که علاقمند ورود به دنیای بورس هستند; اما شما اصلا نگران نباشید آموزین با روش های بسیار ساده به شما کمک خواهد کرد; تا به راحتی وارد دنیای بورس شوید; و در اولین قدم که دریافت کد بورسی است با شما همراه خواهد بود;قبل از هر چیزی در این قسمت میخواهیم راجع به مزیت‌ها و نحوه ورود به بازار بورس صحبت کنیم.

انواع بازار بورس در ایران :

بازار بورس اوراق بهادار، بازاری است که در آن دارایی های مالی معامله می‌شود؛ مانند سهامی شرکت ها.

بازار بورس کالا، بازاری است که در آن دارایی های واقعی و یا کالا معامله می‌شود؛ مانند مواد پلیمری.

بازار بورس انرژی، بازار دیگری است که در آن حاملهای انرژی مثل برق و … خرید و فروش می‌شوند.

مزیت های بازار بورس :

یکی از ویژگی‌های جالب سرمایه‌گذاری در بازار بورس اوراق بهادار، امکان سرمایه‌گذاری با حداقل ۱۰۰هزار تومان است; یعنی شما با تنها ۱۰۰ هزار تومان میتوانید سرمایه گذاری خود را شروع کنید.
از مزیت های دیگر معامله کردن در بازار بورس قانونی بودن آن است به این معنی که در بازار بورس برخلاف بازار های سنتی خرید و فروش با نظارت مستقیم سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود; و عملا انجام هر گونه تخلف غیرممکن است. به طور کلی شفافیت بالا در این سیستم باعث ایجاد یک حس امنیت در سهامدار میشود.

میخواهم سرمایه گذاری در بورس را شروع کنم، اولین قدم چیست؟

هر فردی که بخواهد سرمایه گذاری در بازار سرمایه را شروع کند; یعنی به خرید و فروش سهام در بازار سرمایه بپردازذ باید کد معاملاتی بورس خود را دریافت کند.

کد بورسی چیست؟

کد سهامداری یا کد بورسی همان کدی است که از تعدادی حرف و عدد تشکیل شده است که شناسه هر فرد حقیقی یا حقوقی در سامانه اطلاعات بورس اوراق بهادار می باشد. افراد با این کد، قادر به خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار خواهند بود.

چگونه میتوانم کد بورسی دریافت کنم؟

شما میتوانید به دو صورت حضوری و آنلاین کد بورسی خودتان را دریافت کنید

دریافت کد بورسی حضوری:

هر فرد برای دریافت این کد معاملاتی باید به یکی از شعب کارگزارهای دارای مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار مراجعه کند; و بعداز ارائه مدارک هویتی و تکمیل فرم‌های مربوطه کد بورسی خود را دریافت کند

دریافت کد بورسی غیر حضوری:

خوشبختانه کارگزاهای بورس طی سالیان اخیر سامانه آنلاین دریافت کد بورسی را راه اندازی کرده اند; تا افراد سریع تر و آسان تر کد خود را دریافت شما میتوانید به راحتی با طی مراحل بسیار ساده در هر ساعت از شبانه روز اطلاعات خود را برای دریافت کد بورسی خود اقدام کنید

آیا مراحل دریافت کد بورسی من به پایان رسیده است؟

خیر شما باید مرحله احراز هویت خود را در سجام تکمیل کنید

سامانه احراز هویت سجام

بازارهای مالی در سطح جهانی همواره در حال تکاپو برای رسیدن به شطح بالاتر از تکنولوژی برای رفع نیاز سرمایه گذاران و یا به عبارتی گردانندگان اقتصاد جهانی هستند
باعث خوشحالی است که بازار سرمایه ایران هم از این قائده مستثنی نیست; سامانه سجام هم جز تغییرات بسیار جذاب و قدمی بسیار موثر در جهت پیشرفت زیرساختی این بازار سرمایه‌گذاری است;

همانطور که داستان جذاب خرید و فروش آنلاین سهام ابهت و جهشی بسیار ارزشمند به بازار سرمایه ایران داد باید منتظر تغییراتی از این قبیل برای پیشرفت اقتصاد کشورمان باشیم.


 

تحلیل سیل ورود نقدینگی به بازار سرمایه موضوع اصلی این قسمت از برنامه «شاخص» است که با رویکردی کارشناسی به رشد چشمگیر معاملات به‌ویژه هجوم سرمایه‌های جدید و سهامداران خرد به بازار می‌پردازد.

پیامد ورود سهامداران جدید

حجم ورود نقدینگی از ابتدای امسال به بازار زیاد بوده و این روند ادامه دارد و همچنان سهام کوچک بورسی بیشتر در معرض توجه معامله گران است و در این مدت 84 درصد بازدهی برای بورس ثبت‌شده است.در ادامه این روند رو به رشد هفته گذشته هم 3.7 درصد بازدهی در بازار سرمایه ثبت شد و بیشتر سهام دارویی موردتوجه سهامداران قرار گرفت که گزارش ماهانه یکی از دلایل این افزایش بود و رتبه‌های بعدی به بیمه‌ها و انبوه‌سازان تعلق گرفت. در هفته گذشته در تمام ‌روزها سهامداران خرد فعال بودند و سهامداران حقوقی بیشتر فروشنده بوده‌اند. تعداد کدهای جدید صادرشده می‌تواند شاخص مناسبی از میزان عطش جریان تازه نقدینگی باشد. آمار 260 هزار کد جدید از ابتدای سال که رکورد جدیدی از استقبال تازه‌واردان است نشانگر همین موضوع است. همچنین در دوره شش‌ماهه اول سال 110 کد برای سرمایه‌گذاران خارجی بورس به ثبت رسیده و جمع خارجی‌های بورس به 1384 کد رسیده و اتفاق مهم دیگر هم افزایش سهم ن سرمایه‌گذار است، به‌طوری‌که 40 درصد کدهای جدید مربوط به ن است.


این روزها استقبال از بازار سهام به طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. ارزش معاملات در این بازار نسبت به مقاطع مشابه در سال‌‎های گذشته چند برابر شده است. از طرف دیگر تعداد اشخاص شرکت‌کننده در عرضه‌های اولیه، که معیاری است از میزان توجه آحاد جامعه به بازار سرمایه، نسبت به سال گذشته بیش از 4برابر شده است. قیمت‌ها هر روز رشد بیشتری را تجربه می‌‎کنند و پول‌های تازه‌نفس و جدید بدون توقف به بازار تزریق می‌شود.

طی معاملات روز جاری در بازار سهام، رکورد ارزش معاملات خرد شکسته شد. امروز ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی بورسی بالغ بر 2هزار و 500 میلیارد تومان بود. همچنینارزش معاملات خرد در نمادهای فرابورسی نیز تقریبا به هزار و 100 میلیارد تومان رسید. بر این اساس امروز در بازار سهام به طور کلی بیش از 3هزار و 600 میلیارد تومان جابجا شد. این رقم در هیچ زمانی در بازار سهام تجربه نشده بود.

علاوه بر این، بررسی‌ها نشان می‌دهد که تنها در دو ماه گذشته، خالص خرید اشخاص حقیقی در بازار بیش از 4هزار و 200 میلیارد تومان بوده است. به عبارت دقیق‌تر تنها در 2ماه گذشته دست‌کم 4هزار و 200 میلیارد تومان پول جدید راهی بازار سهام شده است.

این هجوم نقدینگی که باید آن را به فال نیک گرفت، باعث افزایش قیمت‌های سهام و در نتیجهرشد کم‌سابقه شاخص‌های بورس و فرابورس شده است. از ابتدای سال جاری تا کنون شاخص کل بورس تقریبا 80 درصد و شاخص کل هم‌وزن بورس تقریبا 185 درصد رشد نشان داده است.


اصول ثروتمندشدن

برای به‌دست‌آوردن پول نه‌تنها باید از اصول خاصی پیروی کرد بلکه باید باورهای خاصی نیز داشت.

اقتصاددانان بر سیزده اصل ساده تأکید می‌کنند که در این کتاب به معرفی آنها می‌پردازیم.

در ادامه مطلب با 7 کاری که یک درصد از مردم جهان انجام می‌دهند، آشنا می‌شوید.

در ادامه به موضوعات دست‌یافتن به یک طرز‌فکر ثروتمند، 9 چیز مهم‌تر از پول و 8 قانون سرمایه‌گذاری موفق، می‌پردازیم.

ابتدا به اصول پول‌سازی می‌پردازیم. اولین اصل این‌است که باید تعریف مشخصی از پولدارشدن داشته‌باشید.

خیلی از چیزهایی که دارید برای آن قیمت درنظرگرفته‌اید، مانند خانواده، سرمایه‌های انسانی شما هستند. این سرمایه‌ها شما را به فردی ثروتمند تبدیل خواهدکرد.

دومین اصل اساسی، این‌است که باید هدف داشته‌باشید. یعنی رقم مشخصی که می‌خواهید بنویسید. آن‌را در ذهن خود به تصویر بکشید. با برنامه‌ریزی به‌سمت کسب درآمد مورد‌انتظار بروید.

اصل سوم به ضمیر ناخودآگاه اشاره‌ دارد. ضمیر ناخودآگاه قادر است اسباب و لوازم ثروتمندشدن را برای شما فراهم‌کند. به ضمیر ناخودآگاه به‌عنوان یک دوست نگاه‌کنید؛

نکته چهارم به شما پیشنهاد یک بازی جالب را می‌دهد.

عکس شخصی که ازنظرتان ثروتمند است را بردارید. سر آن را ببرید و عکس خود را به‌جای آن بچسبانید.

اصل پنجم این‌است که، ممکن است در راه رسیدن به ثروتی که می‌خواهید دچار تردید شوید.برای رفع این شک به هدفتان فکر‌کنید.

ششمین قانون به شما می‌گوید، خود را موظف بدانید که ثروتمند شوید. یعنی به‌خود بقبولانید که باید ثروتمند شوید.

نکته بعدی تسلیم‌نشدن است. هرگز دست از تلاش برندارید و به هیچ قیمتی درمقابل مشکلات بزرگ تسلیم نشوید.

 


 

اقتصاد ایران کوچک شده است ، کوچک شدن به معنای این است که عرضه و تقاضا با هم کاهش یافته است .

کاهش قابل ملاحظه صادرات نفت ، عامل کوچک شدن اقتصاد است .

کوچک شدن اقتصاد یعنی : کوچک شدن تقاضا .

کوچک شدن اقتصاد یعنی :کاهش تقاضا برای خرید دلار .

کوچک شدن اقتصاد به معنای، کاهش عرضه ارز به اقتصاد هم هست .

اشتباه بسیاری از فعالین اقتصادی در پیش بینی نرخ ارز این است که فقط به یک ضلع از مسئله توجه دارند و آن کاهش عرضه ارز به اقتصاد است و تصور می کنند با کاهش عرصه ارز به اقتصاد باید دلار گران شود .

درست است عرضه ارز به اقتصاد به سبب کاهش قابل ملاحظه صادرات نفت کاهش یافته اما همزمان تقاضا برای ارز نیز به سبب کاهش صادرات نفت ، به شدت کاهش یافته و این دو به میزانی اثر همدیگر را خنثی می کنند البته این دو کاملا اثر یکدیگر را خنثی نمی کنند ، کاهش صادرات نفت باعث گرانی دلار میشود و در این نباید تردید کرد اما دچار اغراق هم نباید شد ، بخش اعظم کاهش عرضه ارز به اقتصاد با کاهش تقاضا برای ارز ، خنثی میشود .

چرا کاهش سنگین صادرات نفت به کاهش تقاضا برای ارز منجر میشود ؟

نفت صادر میشد و پول صادرات نفت را دولت صرف پرداخت حقوق به چهار میلیون و چهارصد هزار نفر شاغل و بازنشسته می کرد ، کسانی که از اصول بودجه نویسی دولتی مطلع هستند می دانند حقوق را دولت به صورت صد در صد از محل صادرات نفت پرداخت می کرد ، از سال آینده دولت اعلام کرد حقوق چهار میلیون و چهار صد هزار نفر را از محل صادرات نفت پرداخت نمی کند ، از سال آینده حقوق چهار میلیون شاغل و بازنشسته باید از محل مالیات یا گران کردن کالا و خدمات دولتی پرداخت شود ، یعنی از سال آینده حقوق شاغلین و بازنشسته ها را باید بقیه مردم پرداخت کنند .

وقتی حقوق شاغلین دولتی و بازنشسته ها را بقیه مردم پرداخت کنند این روند تقاضا برای همه چیز از جمله دلار را به شدت کاهش می دهد .

دلار باید به ازای اختلاف تورم داخل و خارج گران می شد اگر از تورم داخلی ، تورم خارجی کسر شود دلار باید ۹۷۰۰ تومان بود اما وقتی صادرات نفت به شدت کاهش یافت باید اثر کاهش صادرات نفت در افزایش نرخ ارز خود را نشان می داد، افزایش نرخ دلار مازاد بر ۹۷۰۰ تومان به سبب کاهش صادرات نفت است

اما با کاهش صادرات نفت دلار باید بیش از این گران می شد اما گران نشد ، علت در کوچک شدن اقتصاد بود ، یکی از عللی که دلار خیلی بیش از ۹۷۰۰ تومان گران نشد این بود که کاهش عرضه ارز به اقتصاد با کاهش تقاضا برای دلار خنثی شد .

لطفا بر اساس یک مولفه در مورد هیچ چیز قضاوت نکنید ، هر تصمیم اقتصادی حداقل باید بر اساس ده مولفه استوار باشد ، هیچ کس بر اساس یک تصمیم درست ثروتمند نمیشود ، همیشه زنجیره ای از تصمیمات صحیح است که به ثروتمند شدن می انجامد ، هیچ کس هم بر اساس یک تصمیم غلط ورشکست نمیشود ، همیشه باید زنجیره ای از تصمیمات غلط در کنار هم قرار گیرد تا موفقیت به شکست منجر شود

از خوانندگان تقاضا میشود بر اساس یک مولفه قضاوت نکنید ، زنجیره ای از مطالب این سایت ( حداقل ده عامل ) را در کنار هم قرار دهید و بعد قضاوت کنید  ، کسانی که تنها بر اساس یک مولفه از مطالب کانال تصمیم بگیرند اگر ورشکست نشوند افراد خوش شانسی هستند .

ده عامل موثر بر نرخ دلار ( عامل دوم )

این حجم از نقدینگی تناسب دارد با صادرات ۲.۲ میلیون بشکه نفت در روز و با کاهش صادرات نفت ، احتمالا نصف این نقدینگی مازاد است و باید نقدینگی مازاد آتش زده شود تا تورم ایجاد نشود .

آتش زدن نقدینگی مازاد به این معناست که همه سپرده گذاران فردا به بانک مراجعه و نصف سپرده بانکی خود را به بانک ببخشند و بانک هم آن سپرده را از سیستم خود حذف کند .

اما اینکار شدنی نیست زیرا مردم حاضر به بخشیدن پول خود به بانکها نیستند .

اما اتفاق دیگری می افتد که همین اثر آتش زدن نصف سپرده ها را دارد اما در عمل همچنان هر کس مالک سپرده خود است ، اما درست مثل این است که نصف سپرده ها از اقتصاد حذف شده است .

اگر سرعت گردش پول نصف شود درست همان اثری را دارد که آتش زدن نصف سپرده ها دارد فقط مردم هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و فکر می کنند که در سپرده شان تغییری ایجاد نشده است .

کاهش سرعت گردش پول به نصف یعنی چه ؟

اگر هر خانه در کشور بطور متوسط ۷۰۰ میلیون تومان ارزش داشته باشد ارزش کل خانه های مردم ایران ۲۰ میلیون میلیارد تومان است ، اگر شما در حساب بانکی خود یک میلیارد تومان داشته باشید کل ارزش خانه های مردم بیست میلیون برابر آن است .

معاملات مسکن در کشور در ماه گذشته ۴۰هزار واحد بوده است یعنی معاملات مسکن در کشور متوقف شده است .

توقف معاملات مسکن یعنی کاهش سرعت گردش پول.

کاهش سرعت گردش پول یعنی بیست میلیون میلیارد تومان ثروت از چرخه معاملات اقتصاد خارج شده است.

معاملات عمده فروشان در اردیبهشت امسال نقدی بود اکنون عمده فروشان ۴۵ روزه جنس خود را می فروشند تبدیل معاملات نقدی به نسیه ۴۵ روزه یعنی کاهش سرعت گردش پول .

کاهش سرعت گردش پول یعنی اینکه اگر سرمایه یک فعال اقتصادی سال ۹۷ سه بار می چرخید امسال دو بار می چرخد . ( روی تعداد دفعات گردش اصراری نیست منظور این است که تعداد دفعات گردش کمتر شده است ، اینکه گفته میشود نصف برای فهم بهتر مطلب است ) .

کاهش سرعت گردش پول باعث میشود تا سپرده مازاد باعث تورم نشود .

پس بطور خلاصه ، بخشی از آثار کاهش صادرات نفت با تورم و بخش عمده آن با کاهش سرعت گردش پول خنثی میشود ، این یکی از عللی است که باعث شده متناسب با کاهش صادرات نفت و کاهش عرضه دلار به اقتصاد ، دلار گران نشود . اینکه دلار باید با توجه به نقدینگی بیش از این گران می شد اما گران نشده از جمله به این باز می گردد .


 

صادرات نفت از ۱۶ اردیبهشت کاهش یافته است .

پول نفت دو ماه پس از فروش به شرکت ملی نفت پرداخت میشود لذا آثار کاهش صادرات نفت از ۱۶ تیر در اقتصاد ظاهر میشود .

چهار ماه طول می کشد تا دولت درآمد نفت را بین واحد های بزرگ توزیع کند .

چهار ماه هم طول می کشد تا واحد های بزرگ درآمد نفت را بین واحد های کوچک توزیع کنند .

لذا آثار هر نوع کاهش در درآمد صادرات نفت پس از ده ماه در سطح کوچه و بازار و کف خیابان حس میشود.

بر بنیاد مقدمات فوق از ۱۶ اسفند در کف بازار، آثار کاهش صادرات نفت به صورت محسوس جذب و هضم میشود البته با کاهش صادرات نفت از ۱۶ اردیبهشت بازار واکنش نشان داد اما واکنش نهایی به صورت تدریجی و طی ده ماه ظاهر میشود .

اثر کاهش صادرات نفت بر فضای کسب و کار چه خواهد بود ؟

اقتصاد طی پنج ماه آینده ، ۱۰ درصد رقابتی تر خواهد شد .

پس واکنش اقتصاد در کف بازار و در شرکتها به صورت رقابتی تر شدن اقتصاد ظاهر میشود .

رقابتی تر شدن به این صورت است که هزینه فعالین اقتصادی تا عید ۱۵ درصد افزایش می یابد اما فعالین اقتصادی نمی توانند بیشتر از ۵ درصد آن را با افزایش قیمت کالا و خدمات خود به مشتری منتقل کنند و ۱۰ درصد باقی مانده را باید با ارتقا سطح بهره وری جبران کنند .

جوهره کلام این است که فعالین اقتصادی با بهره وری بالاتر در بازار می مانند و فعالین اقتصادی با بهره وری پائین تر از بازار حذف میشوند .



فقط و فقط تغیر تمرکز توجه و باور
با توجه به خواسته هاتون
با احساس خوب
با شکرگزاری
با باورهای ثروت زا میتونین به مدار ثروت حرکت کنید.
 
     باور قدرت مطلق خداوند است و او تنها قدرتی است که میتواند زندگیه تورا تغیر دهد
    خودمان خالق شرایط هستیم و هیچ عامل بیرونی مثل ( محل ست ، پدر و مادر ، دولت و … ) نمیتواند در شرایط زندگیان تاثیر بگذارد
    باور قانون تکامل که هر روند سیر تکاملی دارد که باید طی شود و باید صبور باشیم
    باور قانون تضاد که هر تضاد و عدم موفقیتی فرصتی برای شناسایی خواسته هایمان است
    باور قانون شکرگزاری که قویترین فرکانس نزدیک به فرکانس خداست و نعمت و ثروت را به زندگیه شما سرازیر میکند
    توجه به اتفاقات خوب و در نتیجه احساس خوب
    باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و وقتی ثروتمند میشوید به خدا نزدیک تر میشوید و کارهای خیر میتوانید انجام دهید
    باور بخشش و عدم وابستگی به پول
    باور اینکه پولدار شدن خیلی آسونه و خداوند بی نهایت فرصت برای ثروت آفرینی در اختیار ما قرار میدهد
    باور اینکه برای ثروتمند شدن نیازی به سرمایه نیست
    باور اینکه هر انسانی توانایی بهتر شدن را دارد —-> بر طبق یکسان بودن قوانین کائنات
    باور به اینکه من از همه مشکلاتم بزرگترم
    باور به اینکه خداوند میخواهد بندگانش ثروتمند شوند با جهان گسترش پیدا کند
    باور به اینکه اگر در این جهان خوشبخت و سعادتمند نشوم قطعا عذاب سختی در آخرت در انتظار من است چون زندگیم را بیهوده تلف کردم
    باور به اینکه برای بدست آوردن ثروت نیازی به تلاش فیزیکی زیاد نیست و ۹۰% متافیزیک و ۱۰% فیزیک است
    باور به اینکه خداوند تاس نمی اندازد و در این جهان هیچی چیزی شانسی نیست و شانسی وجود ندارد و همه نون باورهاشون رو میخورن
    باور به اینکه هیچ چیزی غیر ممکن نیست
    باور به اینکه از ثروتمند شدن افراد دیگر خوشحال شویم و بخل و حسد نورزیم
    از شرایط و مشکلات موجود شکایت و گله نکنیم و این شرایط را فرصتی از جانب خداوند برای انگیزه گرفتن و دستیابی به خواسته هایم بدانیم .
 
برای تغیر باورها ، از جملات تاکیدی ، از تجسم سازی ، تفکر ، مطالعه زندگی افراد موفق و دیدن افراد موفق استفاده کنید
در ضمن ورودی های ذهنتون روکنترل کنید ، افرادی منفی رو از اطرافتون خط بزنید و تلوزیون رو از زندگیتون حذف کنید . فقط ورودی مثبت وارد ذهنتون کنید.


 

اگر به نکته ای که بهت میگم عمل کنی درآمدت رو میتونی راحت افرایش بدی

?خیلی از افراد برای کارشون ویدیو نمیگیرن درصورتی که یک صاحب کسب و کار برای پرزنت کار خودش باید ویدیو تولید کنه وگرنه نمیتونه درامد بیشتری کسب کنه .

♻️خیلی ها میگن قبلا درامد خوبی داشتیم ولی الان نه چون قبلا مدل کار رو بلد بودن ولی الان مدل عوض شده و شما مدل جدید رو یاد نگرفتید.

✅ با یک دوربین ساده یا گوشیتون میتونید ویدیو بگیرید

? در هوش فضای مجازی هم کامل درمورد ویدیو گرفتن بهتون اموزش دادم

⭕️فراموش نکن قیافه تاثیر گذار هست ولی عامل اصلی نیست

⁉️بدون کمال گرایی همین الان سه ایده بنویس برای تولید ویدیو توی کسب و کارت

?خیلی وقتا ادما نمیتونن خوب پول دربیارن چون نمیتونن خودشونو معرفی کنن

فرقی نمیکنه چندنفر فالور داری

?اگر با صد نفر شروع کردی میتونی به صد میلیون نفر هم برسی


 

به نظر شما بدهی خوب است یا بد؟

اصلاً مگر بدهی خوب هم می‌شود؟

به نظر من بدهی می‌تواند خوب باشد به شرطی که بدانیم از آن بهره ببریم.

در ابتدای بحث لازم می‌دانم که توضیح دهم که به نظر آقای رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پدر پولدار و پدر بی‌پول، بدهی به دو شکل هست. بدهی خوب و بدهی بد.

بدهی خوب بدهی‌ای است که

  • برای شما ایجاد منفعت می‌نماید.

  • جریان درآمدی ایجاد می‌نماید.

  • به دارایی شما اضافه می‌کند.

  • برای شما سودآوری دارد.

    پس به توسعه بدهی خوب بپردازید!!!

    بدهی بد بدهی‌ای می‌باشد که

    برای شما ایجاد هزینه می‌نماید.

    در بلندمدت ضرر و زیان برای شما به بار می‌آورد.

    پول از جیب شما خارج می‌کند.

پس به سرعت هر چه تمام‌تر به تسویه بدهی بد بپردازید.

اجازه بدهید با مثالی توضیحم را کامل کنم. شما وامی دریافت نموده‌اید تا در سرمایه‌گذاری استفاده نمایید. شما سالیانه سودی معادل ۲۸ درصد می‌پردازید. درحالی‌که می‌توانید از سرمایه‌گذاری خود سالیانه ۴۸ درصد سود به دست آورید. پس این یک بدهی خوب است. تا می‌توانید از این قبیل بدهی‌ها داشته باشید.

اما اگر شما در قبال وامی که دریافت نموده‌اید، نمی‌توانید سود مناسب به دست آورید یا وام را برای مسافرت رفتن دریافت نموده‌اید، این یک بدهی بد است که می‌بایست سریع به تسویه آن اقدام نمایید.

در بالا دو مثال ساده آوردم و در ادامه چند مثال عمومی را بیان می‌کنم.

  • افرادی را مشاهده می‌نمایم که به اطرافیان خود بدهکار هستند و برای پرداخت این بدهی‌ها هیچ اقدام مثبتی نمی‌نمایند، تا اینکه تعداد این بدهی زیاد می‌شود و موجب بروز دردسر می‌شود. به آبرو و شخصیت این افراد زیان وارد می‌نماید. اعتبارشان را زیر سؤال می‌برد.

  • افرادی را می‌بینم که در کسب‌وکار خود بدهی‌های گوناگونی دارند. برخی از این بدهی‌ها بسیار ناچیز و اندک می‌باشند. یا برخی از این بدهی‌ها موجب زیر سؤال رفتن اعتبار این افراد است ولی بازهم به پرداخت بدهی رغبت کافی ندارند. و هیچ برنامه‌ای برای تسویه این بدهی‌ها ندارند.

  • حقوق‌بگیرانی را مشاهده می‌نمایم بااینکه هر ماه سروقت حقوق و مزایا دریافت می‌نمایند ولی بازهم قادر به پرداخت بدهی‌های معوقه خود نیستند. در صورتی که می‌دانند که به بدهی‌های گذشته بیشتر از قبل اضافه می‌شود ولی بازهم برنامه‌ای برای تسویه با بدهکاران ندارند.

به نظر شما چرا عده‌ای برای پرداخت بدهی‌های خود اقدام نمی‌نمایند؟

چرا عده‌ای با وجود درآمد مناسب، تلاشی برای پایان دادن به بدهکاری انجام نمی‌دهند؟


در کتاب ثروت مند ترین مرد بابل یک ایده ناب وجود دارد : « اول سهم خودت را بده » شاید کمی عجیب و ترسناک به نظر برسد. مردم عادت دارند اول سهم همه را می دهندبودجه بندی اکثر مردم به این صورت است که وقتی هنوز درآمدشان به دستشان نرسیده، اول مالیات دولت را می دهند، بعد از آنکه پول به دستشان رسید، هزینه قبض آب و برق و تلفن، شارژ ساختمان و … را می پردازند. اگر وام داشته باشند، پول وام ها را کنار می گذارند و مقداری ناچیزی که می ماند را هم برای خورد و خوراک هزینه می کنند و دوباره به سر کار می روند و همین چرخه باطل را تکرار می کنند.
 و نهایتا اگر چیزی ماند به خودشان می پردازند اما مشکل اینجاست که اکثر اوقات چیزی برای خودشان نمی ماند. مردم این روش را در پیش می گیرند چون هیچ کس سر خودش فریاد نمی زند که سهم من کجاست؟ هیچ کس مامور نیروی انتظامی را برای گرفتن سهم خودش از خودش صدا نمی کند. صدای فریاد دیگران خیلی بلند تر است و ما خیلی راحت سهم خودمان را نمی دهیم.
موضوع این نیست که نباید سهم دیگران را داد، موضوع این است که باید از این فشار خارجی به نفع خودمان و برای کسب درآمد بیشتر استفاده کنیم. فشار وام و قبض و قسط ما را به جلو هول می دهد و کمک می کند درآمد بیشتری داشته باشیم، به شرط آنکه بخواهیم از این فشار استفاده کنیم و از آن نترسیم.

شما باید اول سهم خودتان را بدهید. البته سهم خودتان برای خرج کردن در مهمانی و خریدن لباس های گرانتر و رفتن به رستوران های شیک تر نیست. بلکه سهمی که به خودتان اختصاص می دهید باید به سمت ستون داراییتان برود و کمک کند کم کم ستون دارایی شما به زایش بیافتد و برایتان پول خلق کند. باید متعهد باشید هر ماه اول سهم خودتان را بپردازید و ستون دارایی خود را مستحکم تر کنید.

حتما در ابتدای کار پول کم خواهید آورد. اگر می خواهید از این مرحله بگذرید باید تلاشتان را بیشتر کنید و فکرتان را به کار بیاندازید و از راه های مختلف پول دربیاورید تا زمانی که ستون دارایی تان بتواند به شما کمک کند.

هر هزار تومانی که وارد ستون دارایی شد نباید هرگز از آن خارج شود. یکی دیگر از اشتباهات مردم عادی این است که تا به مشکلات مالی خوردند سریع ستون دارایی شان را مورد تاراج قرار می دهند تا مشکلشان را حل کنند. اما به این فکر نمی کنند که از بین بردن ستون دارایی باعث ایجاد مشکلات بزرگتر در آینده خواهد شد.

هر پولی که وارد ستون دارایی شد باید مورد محافظت جدی قرار گیرد تا بتواند به تولید ثروت مشغول شود. وقتی جریان مالی حاصل از ستون دارایی افزایش پیدا کرد، آن زمان شما می توانید با پول حاصل از آن، لباس های گرانتر بخرید، به سفرهای بهتر بروید و ماشین های لوکس سوار شوید بدون اینکه نگران پرداخت هزینه ها باشید.


 

1- نخست باید تا حد امکان از منابع رایگان اینترنت مطلب بیاموزید.

وقتی که تازه کارم را شروع کرده بودم، ماه ها زمان صرف یادگیری چگونگی بهره برداری از linkedin کردم. به این موضوع واقف شدم که این سایتِ اجتماعی بسیار با ارزش بلااستفاده مانده و بدین ترتیب از تخصص یکساله خود که به مطالعه قدرت سایت پرداخته بودم در راستای کسب اعتبار استفاده کردم.

ارتباطات خود را چه به شیوه سنتی (رو در رو) و چه به شیوه مدرن (آنلاین) حفظ کنید. روابط واقعی بسازید. به جای تلاش برای شکست رقیب، سعی کنید متفاوت باشید.


۲ – میانه روی را حفظ کنید

اگر برنامه و یا دیدگاه ویژه ای برای کارتان دارید، تا جای ممکن مخارج اضافی را کاهش دهید. برای مثال، نیازی نیست که حتماً دفتری در مرکز شهر داشته باشید تا مشروعیت کار خود را به اثبات برسانید. هزاران کارآفرین هستند که کارشان را در خانه، کتابخانه و کافی شاپ انجام می دهند. هیچ نیازی به نمای ساختمانی نیست به خصوص اگر محصولی به صورت فیزیکی نمی فروشید.
بسیاری از کسب و کارهای بزرگ از گاراژها شروع شده اند

۳ – روی خودتان سرمایه گذاری کنید

اگر در اوایل دوران کاریتان به سر می برید و قصد سرمایه گذاری دارید یقین حاصل کنید روی خودتان سرمایه گذاری می کنید.

شروع به یادگیری کنید، در کلاس های آنلاین تجارت با اساتیدی مورد تحسین، ثبت نام نمایید و خبره شوید. از این راه مهارت ها و دانش مورد نیاز کارتان را بدست آورید.

اگر از رشته دانشگاهی خود چیزی به دردتان نخورده است ، اکنون وقت یادگیری است ! برای پول درآوردن و لذت بردن از کار

4 – به سلامت خود اهمیت دهید

بسیاری از کارآفرینان از جمله خود من در دام اعتیاد به کار” افتاده ایم و از سلامت جسمانی خود غافلیم. در حالیکه شتابان و با تمام قدرت در جهت پیشرفت و کسب موفقیت در زندگیتان تلاش می کنید ممکن است از ماه هایی که پشت میز بی تحرک نشستید غافل بمانید. «ریچارد برانسون» قوا و انرژی خود را ناشی از سلاح سرّی اش یعنی تمرین و ورزش روزانه می داند.

5 – تیم بسازید

برای شبکه هایتان بسیار ارزش قائل باشید. مانند یک رابط عمل کنید. با به اشتراک گذاری منابع در زمینه های متفاوت با دیگران و ایجاد ارتباطات مفید برای آنها، به ارزش خود بیافزایید.

اگر نمی توانید گروهی مناسب برای شبکه سازی بیابید پس تعلل نکنید و خودتان گروه بسازید.

6-هرگز از کارتان دست نکشید

 هرگز و به هیچ عنوان تسلیم نشوید.  شروع یک کار جدید و ادامه آن تنها به خودتان بستگی دارد. به هر شکست باید به منزله درسی آموزنده نگریست. وقتی با آغوش باز از شکست ها استقبال کنید خواهید دید تحملش برایتان آسانتر می شود. همه ما شکست را به کرات تجربه می کنیم و زمین می خوریم ولی باید دوباره بایستیم و به زندگی ادامه دهیم.

امروزه موقعیت های بسیار بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد. اگر ارزش والای اندیشه و رویکردتان را درک کنید، این درس های زندگی شما را به اوج موفقیت خواهد رساند. تنها تعدادی از ما میلیونرهای هزار ساله وجود دارند که با تمام وجود آرزوی موفقیت شما را دارند.


 

تمرکز اول : مشکلات جهان به این باز می گردد که بحران سال ۲۰۰۸ به صورت ریشه ای حل نشد و فقط مشکلات به بعد منتقل شد ( نخست وزیر سابق انگلیس ) .

تمرکز دوم : ریشه دوم مشکلات جهانی به این باز می گردد که که ت انبساطی پولی آمریکا بیش از حد طولانی میشود و این به تشکیل حباب در اقتصاد جهانی منجر میشود ریشه بحران سال ۲۰۰۸ طولانی شدن بیش از حد ت انبساطی پولی آمریکا بود .

تمرکز سوم : ریسک ناشی از تغییرات سریع فن آوری در بورس به فروش می رود و بعد بورس فرو می ریزد ( ریشه بحران سال ۲۰۰۱ ) .

تمرکز چهارم – اکنون جهان با معضل طولانی شدن بیش از حد ت انبساطی آمریکا مواجه است امریکا دارد بیش از حد پول به اقتصاد جهان تزریق می کند ، رشد پول بیش از رشد تولید است .

تمرکز پنجم – ت فدرال رزرو ت انقباضی صحیحی بود و در همین چهارچوب تراز بانک مرکزی آمریکا طی یکسال از ۴۴۰۰ میلیارد دلار به حدود ۳۷۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت اما طی دو ماه گذشته مجددا فدرال رزرو ت انبساطی پررنگ در پیش گرفت و تراز را ۱۸۷ میلیارد دلار افزایش داد که به نظر می رسد به سبب ضرورت های انتخاباتی آمریکاست ، بنابر این آمریکا ت پولی به شدت انبساطی در پیش گرفته است.افزایش تراز به زبان ساده یعنی پول بدون پشتوانه چاپ می کنند و مشکلات را حل می کنند .

این ت انبساطی در فصل انتخابات آمریکا باعث رشد اقتصادی ، بهبود اشتغال و مثبت شدن دیدگاه مردم نسبت به ترامپ میشود اما در برش میان مدت دستور العمل فاجعه است . مشکلات را با چاپ اسکناس نمیشود حل کرد .


 کاواساکی نظریه‌پرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیده‌ای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان می‌کند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!

این نظریه می‌گوید: مدیران درجه یک، کسانی را استخدام می‌کنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایین‌تر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایین‌تر را استخدام می کنند و همینطور نفرات رده‌های پایین‌تر نیز همین چرخه باطل را ادامه می‌دهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند)

لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه می‌شوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند! 
 این نظریه را می‌شود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:

از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوش‌ترند و مرا به نقد می‌کشند یا کسانی هستند که هم‌رده من یا پایین‌ترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟

در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوش‌تر، مطلع‌تر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟

 آیا تعداد کسانی که از من باهوش‌تر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟

در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که یکی در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که از منتقدان باهوش خود م یا کمک گرفته‌اید یا وی را به یک سمت کلیدی منصوب کرده‌اید کی بوده است؟

 آیا از اینکه من از همه باهوش‌ترم لذت می‌برم یا اینکه می‌توانم از باهوش‌ها بیشترین استفاده را بکنم خوشحالم؟

 


 

از سه شنبه ١۴ آبان ٩٨قوانین ضد پول شوئی که با مقررات اف ای تی اف کاملا منطبق است به شبکه بانکی ابلاغ شد.

نگارنده سه سال قبل در هیئت مدیره یک بانک بزرگ گفت: آنچه در بانک تحت عنوان مقررات ضد پول شوئی عمل میشود فقط یک درصد آن چیزی است که در دنیا به آن عمل میشود.

آنچه که ١۴ آبان ابلاغ شد عین قوانین پول شوئی در دنیاست و هیچ نهاد ناظر پول شوئی ، منبعد در جهان نمی تواند ادعا کند قوانین ایران با قوانین پول شوئی منطبق نیست.

ابلاغیه ١۴ آبان نیاز به آئین نامه های اجرائی جداگانه دارد که بانکها ، سازمان امور مالیاتی ، گمرکات و تقریبا همه واحد ها در ایران در جهت انطباق با آن باید تهیه و ابلاغ کنند.

روح ابلاغیه ١۴ آبان یک چیز است : دریافت مالیات منبعد فقط باید بر اساس تراکنش بانکی باشد و نه پرونده های مالیاتی ، ابلاغیه یعنی شیوه موجود دریافت مالیات باید منسوخ شود.

بانکها فقط حق دارند پولی را بپذیرند که مطمئن باشد با قانون پول شوئی منطبق باشد.

از کجا دانسته میشود پولی که به حساب بانک ریخته میشود با قانون پول شوئی مغایرت ندارد ؟ هر پولی که به حساب بانک ریخته میشود برای بانک باید محرز شود که مالیات آن پرداخت شده است ، هر پولی که مالیات آن پرداخت نشده پول شوئی است مگر اینکه مالک پول به بانک مدارک لازم دال بر اینکه پول شوئی نیست ارائه دهد.

در وضع موجود تراکنش هر فردی در سال اگر بیش از ۵ میلیارد تومان بود، به سازمان امور مالیاتی ارسال میشود ، این لیست اکنون ماهانه بوسیله بانکها برای سازمان امور مالیاتی ارسال میشود که ماهانه کافی نیست و باید هفتگی شود.


 

 

 

دستیابی به موفقیت امری اکتسابی نیست و خود‌به‌خود حاصل نمی‌شود. برای رسیدن به موفقیت در هر کاری باید اراده قوی داشت، طبق برنامه ریزی دقیق عمل کرد و با پشتکار پیش رفت. پیش از این ۳ عامل، رسیدن به موفقیت در صورتی امکان‌‌پذیر خواهد بود که ذهن در راستای رسیدن به هدف آگاه باشد. حتما بارها و بارها این جمله را شنیده‌اید که می‌گویند «موفقیت ابتدا از ذهن شما شروع می‌شود.» اگر به این جمله باور دارید ذهن‌تان را درباره اهداف و تصمیماتی که در سر دارید، آماده کنید. اگر مایل به خودآگاهی برای شناخت اهداف و تضمین موفقیت برای اطمینان خاطر و آرامش‌تان هستید، این مطلب را با دقت بخوانید. برای نگارش این متن از ۶ توصیه مک کارتی کمک گرفته‌ایم و برای فهم بیشتر آن به مثال‌هایی متوسل شده‌ایم که کار را کمی برایتان راحت‌تر می‌کند.

 

بعد از آمادگی ذهن، راه برای ساختن مسیر و گام برداشتن در جهت کسب موفقیت هموار می‌شود. «می مک کارتی»، یکی از معروف‌ترین نویسنده‌های حوزه موفقیت، ۶ مرحله را برای آمادگی ذهن و در نتیجه رسیدن به موفقیت توصیه می‌کند. طی کردن این مراحل نیاز به تخصص و یا امکانات آن‌چنانی ندارد. وقت زیادی هم از شما نمی‌گیرد. براساس توصیه مک کارتی اگر روزانه ۲۰ دقیقه برای انجام این مراحل ۶ گانه وقت صرف کنیم، رسیدن به موفقیت آسان‌تر خواهد شد، چون ذهن حصول موفقیت را باور خواهد کرد.

مرحله اول: نیاز به فضایی آرام برای انجام تمرینات دارید

قبل از شروع تمرینات، در اولین گام باید فضایی را برای خودتان فراهم کنید که بتوانید به‌آرامی، فارغ از هرگونه استرس، به هدفی که در سر دارید، فکر کنید. بهتر است به یکی از آرام‌ترین اتاق‌های خانه، یا کافه دنجی که اغلب برای رفع خستگی به آنجا می‌روید، کتابخانه یا گلخانه موردعلاقه‌تان یا هر فضایی که به شما آرامش می‌دهد، بروید. یک کاغذ و قلم همراه داشته باشید که آنچه را به ذهن‌تان می‌رسد، یادداشت کنید. برای این کار از نت تلفن همراه‌تان برای یادداشت‌برداری استفاده نکنید، چون نوشتن روی کاغذ آرامشی دارد که سیستم عامل تلفن همراه‌تان نمی‌تواند آن را برایتان فراهم کند. برای خودتان یک لیوان چای یا دمنوش موردعلاقه‌تان را بریزید. اگر مایلید به یک موسیقی آرام (ترجیحا بی‌کلام؛ صداهای ضبط‌شده از طبیعت در این موارد خیلی کمک می‌کند) گوش کنید. اما صدای موسیقی را کم کنید که همه هوش و حواس‌تان را به خود اختصاص ندهد. لباس راحت بپوشید. در واقع در این مرحله لازم است برای فراهم‌کردن فضایی آرام تمام تلاش‌تان را بکنید.

مرحله دوم: کتاب و مجله‌هایی با موضوع موفقیت بخوانید یا عکس و فیلم موفقیت دیگران را تماشا کنید

در این مرحله، ۵ دقیقه فرصت دارید که متن‌های مثبت و انگیزشی بخوانید. به عنوان مثال اگر هدف‌تان رسیدن به قهرمانی فلان رشته ورزشی است، ۵ دقیقه سرگذشت قهرمانان رشته مورد مورد علاقه‌تان را بخوانید. فیلم و عکس‌های مسابقات قهرمانی‌اش را تماشا کنید. اگر می‌خواهید نویسنده شوید، کافی است راز موفقیت نویسندگان بزرگ را بخوانید یا از زبان خودشان بشنوید. در واقع، در این ۵ دقیقه شما فقط درباره افرادی فکر می‌کنید که آرزو دارید مثل آنها باشید و راه‌شان را ادامه دهید. این مرحله به‌مرور زمان به ذهن‌تان کمک می‌کند تا موفقیت شما را در این زمینه باور کند.

مرحله سوم: لیستی از مواردی که به‌خاطر داشتن‌شان شکرگزار هستید بنویسید

قلم بردارید و هرچیزی را که به‌خاطر داشتن آن شکرگزار و قدردان هستید، روی کاغذ بنویسید. اصلا کار سختی نیست. کافی‌ست کمی حواس‌تان را جمع کنید و با خودتان روراست باشید. سلامتی، تحصیلات، خانواده، روابط دوستانه، شغل، مهارت‌ها، توانایی‌ها و بسیاری دیگر از این قبیل موارد می‌توانند در این مرحله ذکر شوند. منظورمان همه چیزهای مثبتی است که به شما احساس رضایت می‌دهد و خودتان را به خاطر داشتن آن تحسین می‌کنید. حتی داشتن دست‌خط خوب یا خاطره سفری به‌یادماندنی و حتی مهارت تایپ کردن سریع و بدون اشتباه و… می‌تواند در این مرحله یاری‌تان کند. این مرحله در روزهای اول کمی سخت به نظر می‌رسد، اما در روزهای بعدی با تکرار تمرینات آسان‌تر و لذت‌بخش خواهد شد. در ضمن، این مرحله برای برقراری ارتباط مثبت با کائنات و امیدواری به افزایش موفقیت‌ها، منجر به قدردانی می‌شود.

مرحله چهارم: لیستی را که نوشته‌اید، با صدای بلند بخوانید

برای بیدار شدن ضمیر ناخودآگاه لازم است لیستی را که در مرحله قبل نوشته‌اید، با صدای بلند برای خودتان بخوانید. در ابتدا ممکن است این کار خنده‌دار به‌نظر برسد، اما در بلندمدت تکرار این کار روی ضمیر ناخودآگاه‌تان تأثیر می‌گذارد. حس مثبت شور و شعفی که در دل‌تان متبلور می‌شود فوق‌العاده است. حتما شنیده‌اید که می‌گویند: «شکر نعمت، نعمت‌ات افزون کند.»

مرحله پنجم: خودتان را در لحظه‌ای تصور کنید که به هدف رسیده‌اید

در این مرحله چشم‌هایتان را ببندید و به‌مدت ۵ دقیقه خودتان را در حالتی تصور کنید که به موفقیت رسیده‌اید. همه جزئیات را به‌خاطر بیاورید. خوشحالی‌تان را تصور کنید. ببینید که در آن لحظه چه احساسی دارید. در آن لحظه به چه چیزی فکر می‌کنید. ببینید که چه کسی کنارتان است و حال خوب‌تان را با چه کسی شریک می‌شوید. ببینید که این موفقیت بیشتر شما، چه کسی یا چه کسانی را خوشحال می‌کند. حتی به لباسی که برای پوشیدن در آن روز در نظر گرفته‌اید هم فکر کنید و ببینید که آن لباس در آن روز چقدر برازنده شما است و… . در واقع، در این ۵ دقیقه باید بکوشید تا حصول موفقیت را برای خودتان عینی کنید. بدون هیچ شک و تردیدی خودتان را لایق موفقیت بدانید و باور کنید که نرسیدن به نتیجه‌ای که خواستارش هستید، محال است. خودتان را پیروز میدان تصور کنید.
تکرار این مرحله به‌مرور زمان ذهن را به این باور می‌رساند که امکان ندارد شما چیزی را بخواهید و به آن نرسید؛ این یعنی همان آمادگی و باور ذهنی.

مرحله ششم: فرمان را به دست ذهن ناخودآگاه‌تان بدهید

حالا شما ۲۰ دقیقه برای انجام تمرینات ذهنی وقت صرف کرده‌اید. بلند شوید و به زندگی روزانه‌تان برسید. طبق روال عادی عمل کنید. هرکاری که باید انجام بدهید را انجام بدهید. ذهن ناخودآگاه‌تان با انجام این تمرینات به صورت خودکار فعال شده و به‌زودی ایده ها و راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت سر راه‌تان قرار می‌دهد. درواقع شما به احساس غریزی برای حصول موفقیت که امری اکتسابی است، دست یافته‌اید. با بیدار شدن و جان گرفتن این حس غریزی به شما الهام می‌شود که چه باید بکنید و چه کاری درست است. چه راه‌حلی برای نزدیک شدن شما به هدف‌تان وجود دارد و چه مواردی شما را از آن دور می‌کند.

مک کارتی در این فرضیه نشان می‌دهد که با انجام ۶ مرحله ساده می‌توان به موفقیت رسید. حالا شما این ۶ مرحله را می‌دانید. کافی‌ست تصمیم بگیرید و برای رسیدن به موفقیت، روزانه ۲۰ دقیقه زمان صرف کنید.


 

اگر در بانک اقدام به سپرده گذاری کرده باشید در سال ٩٧ با سه برابر شدن نرخ ارز ، دوسوم سپرده شما شد هیچ ، به این می گویند انتقال ریسک از بانک به سپرده گذار ، بانکها ریسک خود را به سپرده گذار فروختند.

سپرده گذار یک عمر برای بانکها رایگان کار می کرد و خودش نمی دانست ، سپرده گذار از آغاز سال ٩٢ تا آذر ٩6 به شدت ثروتمند شد و بعد ٧٠ درصد  این ثروت را در سال ٩٧ از دست داد .

بانکها حرکتی دایره ای دارند ؛ بعد از مدتی حرکت شما را می رسانند به همان جای اول ، اگر سپرده همه مردم در بانکها در سال ١٣٨4 به دلار محاسبه شود و اکنون نیز مجددا همه سپرده مردم در بانکها به دلار محاسبه شود کل سپرده بانکی به دلار ثابت است ، یعنی سودی که به سپرده داده شده با افزایش نرخ ارز پس گرفته شد.

فقط بانکها اینگونه نیستند کسب و کار هم همین گونه است . بی جهت طلبکار بانک نشوید ؛ شما خودتان هم مثل بانکها عمل می کنید .

در آمریکا ٩٠ درصد شرکتهای موفق در سال پنجم شکست می خورند و از ده شرکت باقی مانده ، ٩ شرکت در پایان سال دهم شکست می خورند ، یعنی از ١٠٠ شرکت موفق فقط یک شرکت بعد از ده سال باقی می ماند ، در فرانسه این تند تر است و از ١٠٠ شرکت موفق فقط ٩٠ شرکت در پایان سال چهارم و نه پنجم باقی می مانند.

در ایران و بقیه دنیا هم همین طور است ، به این می گویند « ریسک سیستمی » .

پس در ٩٠ درصد موارد سرمایه شما پنج ساله باید باز گردد در غیر این صورت سرمایه رفته است .

٧٠ درصد از فعالین اقتصادی تهران خرج شان بیشتر از دخل شان است علت اصلی این است که در پایان سال پنجم باید این نوع کسب و کار را تعطیل می کردند اما همچنان به کار ادامه می دهند.

چون طول عمر کسب و کار ها پنج سال است بهتر است شما از همان اول سرمایه گذاری شرکت را تبدیل کنید به مجموعه ای از قرارداد . تبدیل کردن شرکت به مجموعه ای از قرارداد یعنی چه ؟ .

فولکس واگن یکی از ده شرکتی است که ٩٠ درصد از خودرو جهان را تولید می کند اما با ٢٠٠ هزار شرکت کوچک قرارداد دارد ، اصلا فولکس واگنی در کار نیست ، فولکس واگن همه کار را برون سپاری کرده و فقط مجموعه ای از قرارداد است ، فولکس واگنی در کار نیست .

وقتی شرکت به مجموعه ای از قرارداد تبدیل شد بعد از پنج سال که شرکت باید جمع کند چه میشود ؟ زیان بین ٢٠٠ هزار شرکت تقسیم می‌شود و وقتی زیان بین ٢٠٠ هزار شرکت تقسیم شد یک کاریش می کنند و شرکت باقی می ماند .

فرق کشتی جودو با کشتی آزاد این است که در کشتی جودو از انرژی طرف مقابل برای زمین زدن او استفاده میشود ؛ در تجارت مثل کشتی جودو عمل کنید، یعنی از انرژی دیگران استفاده کنید.

وقتی شرکت را به مجموعه ای از قرارداد تبدیل کردید یعنی برون سپاری کردید وقتی در پایان پنج سال ، طول عمر بیزینس به اتمام رسید زیان بین عده زیادی تقسیم می شود و بهتر می توانند شرکت را از نو بسازند .

تبدیل کردن شرکت به مجموعه ای از قرارداد یعنی تقسیم کردن زیان بین عده زیادی به جای یک نفر .

در هر کاری اگر بیشتر از ١5 درصد سرمایه را خودتان آوردید از انرژی دیگران استفاده نکرده اید ، اگر بیشتر از ١5 درصد سرمایه را خودتان آورده اید شرکت را به مجموعه ای از قرارداد تبدیل نکرده اید ، پول در می آورید اما پولدار نمی‌شوید چون 5 سال یکبار ، بخش مهمی از آن را از دست می دهید .


اگر بخواهیم چیزی بخریم و یا با کسی قرارداد ببندیم، ترجیح می‌دهیم با فردی کار کنیم که او را می‌شناسیم. اما چطور؟ مگر می‌شود فقط با دوست و فامیل کار کرد؟ مگر ما چند نفر آدم حرفه‌ای در بین دوستانمان داریم؟ اینجاست که شبکه‌سازی مطرح و مهم می‌شود. شبکه‌سازی، یعنی ایجاد ارتباطاتی حرفه‌ای، با افرادی که می‌توانند در زمان و موقعیتی خاص، نقش همکار، شریک، پیمانکار و . را برای ما داشته باشند. پس چه بهتر که این همکاران را خودمان بسازیم و با کسانی ارتباط بگیریم که ارزشش را داشته باشند. چقدر خوب که الان شبکه‌سازی کنیم و هر وقت نیاز داشتیم، با کمترین وقت و انرژی، از وجود ارتباطات حرفه‌ای‌مان بهره‌مند شویم. کجا میشه شبکه‌سازی کرد؟ ما در باشگاه مدیران ایران، افرادی حرفه‌ای و اثرگذار را به شما معرفی می‌کنیم و فرصتی فراهم می‌کنیم که افراد بتوانند با هم گفتگو کنند و آشنا شوند.



رشد 120 درصدی  شرکت های کوچک و متوسط (SME ) ها طی پنج سال گذشته در بازارهای توسعه یافته به هیچ وجه تصادفی نیست. 

امروز SMEها به عنوان پشتیبان اصلی اقتصادهای مدرن شناخته می شوند و حدود 90 درصد مشاغل در کشورهای عضو G20 و همچنین حدود 50 درصد اشتغال در سراسر جهان را ایجاد کرده اند.  

بر اساس اعلام سازمان تجارت جهانی، 55درصد GDP کشورهای توسعه یافته  و 35 درصد GDP اقتصادهای در حال توسعه و نوظهور مربوط به SME هاست. 

 چهار مشخصه که موفقیت  SME ها را در درازمدت تضمین می کند،  عبارتست از:

1️⃣جذب سرمایه انسانی مستعد و ایجاد موقعیت مناسب برای موفقیت آنها 

خوشبختانه SME ها در این زمینه انعطاف پذیری و سازگاری بیشتری نسبت به شرکت های بزرگ دارند. SMEها بسیار راحت تر می توانند با جذب نیروی انسانی متعهد و ماهر  و تنظیم فرصت های بهتر برای دیده شدن،  همچنین پیشبینی مسیرهایی برای سهامدار شدن  آنها در آینده ، انگیزه لازم برای بهبود کارایی نیروی انسانی را در سازمانهایشان ایجاد نمایند. در واقع این « ارتباط انسانی جدید » یک تفاوت مهم و رقابتی در SME ها است. 

2️⃣ایجاد چابکی در سازمان از طریق امکان مدیریت افقی(تخت)

شیوه ی مدیریت افقی در   SME ها بسیار کارامدتر از شیوه ی مدیریت عمودی به نظر می رسد. موفق‌ترین SME ها در حال حاضر با مدل همکاری افقی فعالیت می کنند در واقع این مدل ارتباط بهتری بین کارکنان و ماموریتشان ایجاد می کنند و در توسعه استعداد ها و آموزش متقابل اهمیت بسیار دارد. 

3️⃣استفاده از آخرین تکنولوژی های دیجیتال برای دریافت اطلاعات با کیفیت جهت پایش محیط کسب و کار 

شرکتهای کوچک و متوسط   ضمن توسعه همکاری خود با شرکت های بزرگ تولید دیتای با کیفیت مانند Google  و Alibaba و می توانند محیط کسب و کار و آینده صنعت را به درستی پیش بینی کرده و با برنامه ریزی مناسب موفقیت شرکت را در آینده تا حد قابل قبولی تضمین نمایند.  

4️⃣تبدیل شدن به بخش ثابتی از زنجیره ارزش ذینفعان از طریق تولید محصول رقابتی 

از آنجاییکه اغلب SME ها نام تجاری مستقل و معتبری ندارند و در برابر رقبای بزرگ و کوچک، بسیار آسیب پذیر هستند، تبدیل شدن به بخش ثابتی از زنجیره ارزش یک صنعت می تواند هویت مشخصی به آنها ببخشد و حذف آنها را از بازار به راحتی ممکن نسازد.  

⚠️لازم به ذکر است  رعایت این چهار عامل ، به تنهایی ضامن بقا و موفقیت یک SME نیست. SME ها غالبا با موانعی از سوی شرکت های بزرگ و قوی مواجه هستند. دولت ها می توانند از طریق تسهیل و وضع قوانین و مقررات شفاف، نقش تعیین کننده ای در ایجاد فضای رقابت عادلانه و اخلاقی ایفا کنند. 
 

لورنج معتقد است هر برنامه ریزی استراتژیک باید به چهار پرسش اساسی پاسخ دهد :

۱- به کجا می رویم؟ (فلسفه وجودی)

۲- چگونه می خواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژی)

۳- امکانات ما برای اقدام چه چیزهایی هستند؟ (بودجه)

۴- چطور بدانیم که در مسیر درستی در حال حرکت هستیم؟ (کنترل)


توصیه می کنم حداقل ٧٠ درصد از کل دارائی خود را بگونه ای مدیریت کنید که بتوانید در مورد آن حد ضرر را اعمال کنید.

حد ضرر به این معناست که اگر ده درصد ضرر کردید بتوانید در کوتاه مدت آن را بفروشید و از آن معامله خارج شوید.

اما در خصوص بسیاری از سرمایه گذاری ها ، اعمال حد ضرر در کوتاه مدت ممکن نیست یعنی شما نمی توانید در ظرف ۴٨ ساعت آن را بفروشید و از آن معامله خارج شوید .

به سه مثال اشاره می کنم که حد ضرر قابل اعمال نیست :

اولین مورد فروش نسیه است ، وقتی فعال اقتصادی جنس خود را در دی ماه ٩۶ چهار یا پنج ماهه می فروخت و در دی ٩۶ با دلار ۴ هزار تومان فروخت و بعد در خرداد ٩٧ با دلار ٨ هزار تومان ، ریال آن را دریافت کرد نصف دارائی خود را از دست داد.

این اشتباه در سال ٩٠ و ٩١ نیز انجام شد عمده فروش و تولید کننده جنس خود را با دلار ١۵٠٠ تومان نسیه فروخت و با دلار ٣٨٠٠ تومان ریال آن را دریافت کرد.

با اطلاعات من حداقل ۶٠ درصد وام های بانکی را شرکت های بزرگ دریافت کرده اند که بطور متوسط کالای تولیدی خود را ۴ تا ۶ ماهه می فروختند و هم در سال ٩١ ضرر کردند و هم در سال ٩٧ ، یعنی شرکت های بزرگ نتوانستند از افزایش نرخ ارز در سال ٩١ و ٩٧ خیلی سود کنند یا حداقل بسیاری از آنها به سبب فروش نسیه نتوانستند از شوک ارزی استفاده کنند.

مزه فروش نسیه با سود ٣ درصدی در ماه ، ریسک نصف شدن دارائی هر چند سال یکبار را دارد.

در مورد مسکن ، حدضرر قابل اعمال نیست یعنی نمی توانید به فوریت بفروشید و از آن خارج شوید.

اگر یک مسکن دارید نسبت به مازاد یک مسکن ، ٧٠ درصد دارائی فرد بهتر است مسکن نباشد تا حد ضرر قابل اعمال باشد.

در خصوص ٧٠ درصد از سهام بورسی حد ضرر قابل اعمال نیست چون در بحران های بورسی کسی آن را نمی خرد.

٣٠ درصد از دارائی یک فرد اگر در خصوص آن حد ضرر قابل اعمال نباشد اشکالی ندارد.

البته مسکن شخصی را جز دارائی محاسبه نکنید ، همیشه یک مسکن شخصی داشته باشید بعد وارد سود گیری از اقتصاد شوید همه مطالب بالا در خصوص سبد دارائی مازاد بر مسکن شخصی است در خصوص مسکن شخصی خود ، آن را جزء سرمایه حساب نکنید .


 

اصل اول : سرمایه در گردش خود را کیلوئی ، مقداری ، تناژی، حجمی و نه ریالی ثابت نگهدارید ، با سرمایه در گردش خود ریسک نکنید.

اصل دوم : نوسان گیری با ٣٠ درصد سرمایه در گردش

می خواهید از تورم نوسان گیری کنید حد اکثر با ٣٠ درصد از سرمایه در گردش نوسان گیری کنید .

اصل سوم : اگر ده درصد ضرر کردید نوسان گیری را متوقف کنید.

اصل چهارم : در صورت رعایت سه اصل فوق شما فقط ٣ درصد از سرمایه در گردش را ضرر می کنید.

دیروز مشاوره ای داشتم که می گفتند پنجاه درصد سرمایه در گردش خود را از دست داده اند فعال اقتصادی اگر به اصول فوق پایبند باشد هر گز بیش از ٣ درصد از سرمایه در گردش خود را از دست نمی دهد.

عدم مقایسه با بیزینس های داغ

در مورد سرمایه در گردش مدام آن را با داغ ترین بیزینس مقایسه نکنید و نخواهید سرمایه در گردش را به کالاهایی که داغ ترین بیزینس است تبدیل کنید.

نمونه برزیل :
در برزیل بر اساس تحقیق انجام شده در فقط یک بار از ده بار کسانی که روی سرمایه در گردش ریسک کرده اند موفق بوده اند. بدانید فقط یک بار در ده بار موفق می‌شوید این یعنی ریسک حداکثری .


مطمئناً برای شما پیش‌آمده که فکر کنید اگر پولی از جایی به دستتان برسد با آن چه‌کاری انجام دهید که برای خود یک فرصت بسازید؟ اگر هم پیش نیامده، همین‌الان به آن فکر کنید. چون اکثر ثروتمندان هم با همین سؤال شروع کرده‌اند و ثروتمند شده‌اند.

می‌دانید همه ثروتمندان خودساخته تاریخ، چطور در مسیر به دست آوردن ثروت قرارگرفته‌اند؟

بازی برای اکثر این افراد ازاینجا شروع شد که:

  1. خانواده فقیر یا متوسط داشتند و نمی‌خواستند راه خانواده را طی کنند.
  2. بی‌پولی آن‌ها را اذیت می‌کرد.
  3. به این بینش رسیدند که اگر تغییری جدی در زندگی خود ایجاد نکنند، در بهترین حالت ازنظر مالی مانند خانواده خود می‌شوند.
  4. وقتی پدر خود را با دیگر افراد هم‌سن که ازنظر مالی به درجه خوبی رسیده بودند را کنار هم گذاشتند، به نتایج زیر رسیدند:
  • آن‌ها دیدند که این افراد موفق وماً بیشتر از پدر خود کار نمی‌کنند.
  • آن‌ها دیدند این افراد موفق کسانی هستند که روی خود و سرمایه خود سرمایه گذاری می‌کنند.
  • آن‌ها دیدند این افراد موفق از طی کردن مسیری که تا حالا کسی نرفته نمی‌ترسند.
  • آن‌ها دیدند این افراد ثروتمند، زبان پول را یاد گرفته‌اند.

و نکته‌ای که در تمام ثروتمندهای خودساخته و کسانی که در شرف ثروتمند شدن قرار دارند وجود دارد این است که: پول برای آن‌ها کار می‌کند و نه آن‌ها برای پول.

افرادی که موفقیت‌های مالی بالایی دارند در ابتدا شغل‌های متفاوتی دارند ولی وقتی‌که به موفقیت مالی رسیدند دیگر همه یک شغل دارند و آن‌هم سرمایه گذاری است یعنی کسی که پزشک است یا رستوران دارد در ابتدا پول خوبی کسب می‌کند ولی به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به سمت سرمایه گذاری در طلا، ملک و یا غیره می‌رود پس درنهایت هرکسی که پول خوبی هم دارد سرمایه گذاری هوشمند می‌کند.

یادمان باشد مادمی که هنر سرمایه گذاری هوشمند را بلد نباشیم نمی‌توانیم ثروتمند شویم و هر مقدار پولی هم که داریم را تورم از ما می‌گیرد.

زمان و توان هر انسان محدود است و هر نفر در طول روز ۲۴ ساعت زمان دارد.


یرواند آبراهامیان، نویسنده کتاب مشهور «ایران بین دو انقلاب» درباره ترور قاسم سلیمانی گفت: تا کنون عموم ایرانیان آمریکا را دولتی که علیه دولت مصدق کودتا کرد می‌شناسند؛ با ترور قاسم سلیمانی، عموم ایرانیان از این پس آمریکا را یک دولت تروریست هم خواهند شناخت . انتظار ندارم که در آینده نزدیک جنگ شود، اما اگر ترامپ دوباره انتخاب شود احتمال جنگ ۱۱۰ درصد خواهد بود . بعد از ترور قاسم سلیمانی، ابوبکر بغدادی سرکرده سابق داعش در قبرش می خندد . حالا داعش فرصت دارد تا دوباره اوج بگیرد و عراق چاره ای ندارد جز اینکه برای مقابله با داعش بیشتر به ایران تکیه کند.

Commentary by Yervand Abrahamyan, author of the famous book "Iran Between Two Revolutions" on the Assassination and Testimony of Qasem Soleimani
Yervand Abrahamyan, author of the famous book "Iran Between Two Revolutions" about the assassination of Qassem Suleimani, said: "So far, Iranians are generally known by the US as the government that launched a coup against Mossadegh's government; Recognition 

With the assassination of Qassim Suleimani, the Iranian public will now recognize the United States as a terrorist state . I do not expect a war in the near future, but if Trump is re-elected, the probability of war will be 110%. . after the assassination of Qassem Suleimani Former ISIL chief Abu Bakr Baghdadi laughs at his grave . Now ISIL has the opportunity to rise again and Iraq has no choice but to rely on Iran to confront ISIL more.


هُوارد کانْکْلین باسْکِرْویل (بَسْکِرْویل) (به انگلیسی: Howard Conklin Baskerville) (زادهٔ ۱۰ آوریل ۱۸۸۵ در پلت شمالی، نبراسکا، ایالات متحدهٔ آمریکا؛ درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۹۰۹ در تبریز، ایران) معلم آمریکاییِ مدرسهٔ مموریال در تبریز بود که در جریانجنبش مشروطه و تلاش برای شکستن محاصرهٔ تبریز در این شهر کشته شد. از او اغلب به عنوان «لافایتِ آمریکاییِ ایران» و «شهیدِ آمریکاییِ جنبشِ مشروطهٔ ایران» یاد می‌شود.[۲]

هوارد باسکرویل، در پاییز ۱۹۰۷ جهت تدریس تاریخ به تبریز آمد. ورود او به ایران مقارن با دوره‌ای بود که محمدعلی‌شاه در تهرانمجلس را به توپ بسته و اساس مشروطه را برچیده و دورهٔ استبداد صغیر را در ایران حاکم کرد. در همان دوران، مردم تبریز به رهبریستارخان و باقرخان برای اعادهٔ مشروطیت به پا خاسته و به دنبال آن، نیروهای طرفدار شاه، اقدام به محاصرهٔ تبریز کردند. پس از ۱۱ ماه محاصره و بر اثر کمبود دارو و غذا، دسته‌ای در تبریز به نام فوج نجات به رهبری باسکرویل، برای شکستن محاصره تشکیل شد. باسکرویل، که دورهٔ سربازی را در آمریکا دیده بود، به قول خودش به‌جای نقالیِ تاریخِ مُردگان، تصمیم گرفت مشق نظامی به جوانان بیاموزد. در همین ایام، مرگ سیدحسن شریف‌زاده، دوست و یار نزدیک باسکرویل، چنان او را منقلب کرد که در جواب همسر کنسول آمریکا در تبریز، که از او خواسته بود از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، ضمن پس‌دادن پاسپورتش گفت:

تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست.

در جریان نبردی که در شام غازانِ تبریز بین گروه فوج نجات به رهبری باسکرویل و محاصره کنندگان به وقوع پیوست، باسکرویل بر اثر گلوله‌ای که به سینه‌اش اصابت کرد، کشته شد. پس از مرگ وی، مراسم تشییع جنازه‌ای با حضور گستردهٔ مردم در گورستان آمریکایی تبریز برگزار شد که به گفتهٔ «آلبرت چار راتیسلاو»، کنسول وقتِ انگلیس در تبریز، مراسمی بسیار تأثیرگذار بود. چندی بعد، ستارخان، تفنگ باسکرویل را که در هنگام کشته‌شدن در دست داشت، با حک کردن نام و تاریخ کشته‌شدنش در پرچم ایران پیچیده و برای خانواده‌اش در آمریکا فرستاد.

در حال حاضر، مجسمهٔ نیم‌تنه‌ای از او در خانهٔ مشروطهٔ تبریز نصب شده‌است. عده‌ای در آمریکا پیشنهاد کرده‌اند، ۱۹ آوریل، سالروز کشته‌شدن هوارد باسکرویل را به‌عنوان «روز دوستی ایرانیان و آمریکایی‌ها» بنامند. در حال حاضر، برخی از علاقه‌مندان ناشناس به‌طور متناوب سنگ مزار وی را در «گورستان آشوری‌های تبریز» با گل‌های زرد و تازه تزیین می‌کنند.

Howard Conklin Baskerville (born April 4, in North Pellet, Nebraska, USA; died April 2; in Tabriz, Iran) was an American schoolteacher at Mashrib School. Attempts to break the siege of Tabriz were killed in the city. He is often referred to as the "American Lafayette of Iran" and the "American Martyr of the Iranian Constitutional Movement."

Howard Baskerville came to Tabriz in the fall to teach history. His entry into Iran coincided with a period in which Mohammad Ali Shah in Tehran threw the cannonball, dismantled the constitutional basis, and ruled the era of minor tyranny. At the same time, the Tabrizis, led by Sarkhan and Baqir Khan, stood up for the restoration of the constitution, and the pro-Shah forces subsequently besieged Tabriz. After a six-month siege and a shortage of drugs and food, a group in Tabriz called Fujat Nejat, led by Baskerville, was formed to break the siege. Baskerville, who had seen military service in the United States, decided to teach the youth, instead of narrating the history of the dead. At the same time, the death of Seyed Hassan Sharifzadeh, a friend and close friend of Baskerville, so overwhelmed him that, in response to the wife of the US consul in Tabriz, who had asked him to leave the constitutional ranks, she said, withdrawing her passport:

My only difference with these people is my hometown, and that's not a big difference.

Baskerville was killed by a bullet that struck his chest during a battle at Tabriz's Gaza Strip between the Fuji Nejat group led by Baskerville and the besiegers. After his death, a mass funeral was held at the American Cemetery in Tabriz, which according to Albert Charles Rathislaw, the British consul in Tabriz, was a very impressive event. Shortly thereafter, Sattarkhan wrapped the Baskervill gun at the time of his killing, engraving his name and date on the Iranian flag and sent it to his family in the United States.

Currently, a half-statue of him is installed in the Constitutional House of Tabriz. Some in the United States have proposed April 7 to mark the anniversary of the death of Howard Baskerville as "a day of friendship between Iranians and Americans." Currently, some anonymous enthusiasts alternately decorate his tombstone in the Assyrian Tabriz Cemetery with fresh yellow flowers.


ویلیام مورگان شوستر (به انگلیسی: William Morgan Shuster) ‏(۲۳ فوریه ۱۸۷۷ در واشینگتن - ۲۶ مه ۱۹۶۰ در نیویورک)حقوقدان، ناشر و کارشناس مالی اهل ایالات متحده آمریکا که در سال ۱۹۱۱ (زمان قاجاریان) برای اصلاح مالیه به عنوان خزانه‌دار کلبه استخدام دولت ایران درآمد.[۱]

او در سال ۱۸۹۹ به تشکیلات گمرک کوبا پیوست. اما در سال ۱۹۰۱ استعفا داد تا به فیلیپین برود و به عنوان مسئول وصول حقوق گمرکی آن کشور در خدمت دولت آمریکا باشد. او در سال ۱۹۰۶ به عضویت هیئت عالی حاکم (آمریکایی) فیلیپین درآمد.[۱] در سال۱۹۱۰، زمانی که وزیرمختار ایران در آمریکا از دولت آن کشور درخواست کرد که به‌منظور اصلاح امور مالی ایران، یک کارشناس مالی را برای استخدام در دولت ایران معرفی کند، شوستر با پیشنهاد ویلیام هاوارد تفت، رئیس‌جمهور آمریکا (که شوستر در فیلیپین زیر نظر او خدمت می‌کرد) به دولت ایران معرفی شد.[۱] او در ۱۹۱۱ وارد ایران شد.

رفتار غیرقابل پیش‌بینی و تعهد خدشه‌ناپذیر شوستر به انجام وظایف، باعث شد که سفارت‌خانه‌های روسیه و انگلیس در ایران که منافع اقتصادی خود را در این کشور دنبال می‌کردند، نسبت به او بدبین و ناراضی شوند. او پس از اولتیماتوم روسیه به دولت ایران مبنی بر عزل وی و تهدید نظامی آن کشور، ناچار شد مأموریت خود را نیمه‌تمام رها کند و در ابتدای سال ۱۹۱۲ میلادی ایران را ترک نماید.[۱]

او پس از بازگشت به آمریکا، از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۳۳ به عنوان مدیرعامل مؤسسه انتشاراتی قرن (Century Company) و از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۵۲ (که بازنشسته شد) به عنوان مدیرعامل شرکت Appleton-Century Crofts Inc در نیویورک مشغول به کار شد و در سال ۱۹۶۰ درگذشت.[۱]

William Morgan Shuster (February 4, Washington, May 5, New York) Lawyer, publisher, and financial expert from the United States who in the 6th (Qajar era) reformed the Treasury as a hut treasurer Recruitment from the Iranian government.

He joined the Cuban Customs Service in year 4. But he resigned in 2008 to go to the Philippines and serve as US customs broker. He became a member of the (American) Supreme Court of the Philippines in 2007. [2] In 2007, when the Iranian Secretary of State in the United States asked the government to nominate a financial expert for employment in the Iranian government to reform Iranian finances. Slowly, Schuster was introduced to the Iranian government at the suggestion of the US President William Howard Taft (who Schuster served in the Philippines under him).

Shuster's unpredictable behavior and his unwavering commitment to his duties made the Russian and British embassies in Iran pursuing their economic interests in the country pessimistic and unhappy with him. After Russia's ultimatum to the Iranian government over his removal and military threat, he was forced to abandon his mission in half and leave Iran at the beginning of the year.

Upon returning to the United States, he served as the Managing Director of Century Company from Century 2 to 1, and from 1 to 2 (retired) as Managing Director of Appleton-Century Crofts Inc. in New York Year 2 died. [2]


Question: Which powers will benefit Iran-US dispute? This question shows that Iran is not a threat to America.

Iran is not a threat to the US The main threat is on the other side. 

William Morgan Shuster (February 4, Washington, May 5, New York) Lawyer, publisher, and financial expert from the United States who in the 6th (Qajar era) reformed the Treasury as a hut treasurer Recruitment from the Iranian government.

He joined the Cuban Customs Service in year 4. But he resigned in 2008 to go to the Philippines and serve as US customs broker. He became a member of the (American) Supreme Court of the Philippines in 2007. [2] In 2007, when the Iranian Secretary of State in the United States asked the government to nominate a financial expert for employment in the Iranian government to reform Iranian finances. Slowly, Schuster was introduced to the Iranian government at the suggestion of the US President William Howard Taft (who Schuster served in the Philippines under him).

Shuster's unpredictable behavior and his unwavering commitment to his duties made the Russian and British embassies in Iran pursuing their economic interests in the country pessimistic and unhappy with him. After Russia's ultimatum to the Iranian government over his removal and military threat, he was forced to abandon his mission in half and leave Iran at the beginning of the year.

Upon returning to the United States, he served as the Managing Director of Century Company from Century 2 to 1, and from 1 to 2 (retired) as Managing Director of Appleton-Century Crofts Inc. in New York Year 2 died. [


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سامانه ی تبلیغاتی درج آگهی رایگان تب فایل نماشويي و کفسابي ⭐ایران فیلم⭐ ازابتداتا انتها، درباره قارچ Mark اخبار روز جهان دانلود آهنگ جديد شاد اندرومدا خبرنامه تخصصی سئو حرفه ای